ویژگیهای یک پدر و مادر خوب
پدر یا مادر بودن میتواند یکی از تجربههای ارزشمند و شیرین زندگی باشد؛ اما این بدان معنا نیست که این مسئولیت، آسان است. مهم نیست که فرزندان شما در چه سنی هستند. برای یک پدر و مادر خوب بودن، باید بدانید که چگونه به کودکان خود، احساس ارزشمند بودن و دوست داشتن را آموزش دهید و به آنها تفاوت بین درست و نادرست را القا کنید. در پایان مهمترین چیز آن است که یک محیط پرورشی را که در آن کودکان شما احساس کنند که میتوانند رشد و توسعه پیدا کنند و افرادی با اعتماد به نفسِ بالا، مستقل و مفید تربیت شوند ایجاد کنید. اگر میخواهید بدانید که چگونه باید یک پدر و مادر خوب بود، راهکارهای ارائه شده در مطلب زیر را دنبال کنید.
۱- به فرزندان خود عشق بورزید و آنها را دوست بدارید
عشق و محبت را به فرزندان خود هدیه دهید. گاهی اوقات بهترین کاری که میتوانید نسبت به فرزندان خود انجام دهید، همین عشق و محبت است. نوازش کردن و یا در آغوش گرفتن میتواند به کودک شما این اجازه را بدهد که احساس کند که شما چقدر مراقب او هستید. هرگز ارتباط فیزیکی نسبت به فرزند خود را نادیده نگیرید. در اینجا چند راه برای نشان دادن عشق و محبت ارائه شده است:
- نوازش، تشویق کوچک، قدردانی، تأیید و یا حتی یک لبخند میتواند یک راهی برای افزایش اعتماد به نفس و رفاه کودکان باشد.
- به آنها بگویید که شما آنها را همیشه و در هر حال دوست دارید، هر چند، گاهی ممکن است نسبت به آنها عصبانی شوید.
- بسیار کودکان خود را در آغوش بگیرید و ببوسید.
- آنها را بدون قید و شرط دوست بدارید.
۲-کودکان خود را ستایش کنید
ستایش کردن فرزندان، یک بخش مهمی از پدرو و مادر خوب بودن است. شما میخواهید که فرزندانتان به شما و کارهایتان افتخار کنند. اگر شما با کارهایتان به آنها اعتماد به نفس لازم را تزریق نکنید آنها در محیط بیرون و اجتماع در برخورد با دیگران احساس قدرت و استقلال نخواهند کرد. هنگامیکه آنها کار خوبی را انجام میدهند، اجازه بدهید به آنها تا بدانند که شما متوجه این موضوع شدهاید و به آنها افتخار میکنید.
- عادت ستایش کردن از فرزندان خود را حداقل سه بار نسبت به یک بازخورد منفی، به آنها نشان دهید. این موضوع مهمی است که به کودکان خود هنگامیکه در حال انجام دادن یک کار اشتباه هستند، راهکار درست را گوشزد کنید و یک حس مثبت را در آنها ایجاد کنید.
- اگر فرزندان شما خردسال هستند آنها را با تمام وجود درک کنید و با کف زدن و نوازش کردن و بوسیدن، آنها را ستایش کنید. آنها را برای انجام دادن هر چیزی تشویق کنید و به آنها کمک کنید تا یک زندگی شاد و موفق داشته باشند.
۳-مقایسه نکنید
از مقایسه کردن فرزندان خود با دیگر همسالانشان و افراد منحصربهفرد، به خصوص خواهر و برادرشان خودداری کنید؛ تفاوتهای فرزندان خود را بپذیرید و هرکدام را متناسب با استعدادهایشان به سمت علایقی که دارند هدایت کنید. اگر فرزندان خود را مدام با یکدیگر مقایسه کنید و خوبی دیگران را به آنها سرکوفت بزنید؛ آنها احساس حقارت خواهند کرد. اگر شما میخواهید که به آنها کمک کنید تا رفتارشان را بهبود ببخشند، به جای گفتن این جمله که خواهر تو یا دختر همسایه فلان کار را میکند یا فلان موفقیت را به دست آورده است، در مورد اهداف و نحوهی دستیابی به آنها مشاوره دهید؛ این به آنها کمک خواهد کرد تا به جای داشتن حس حقارت، حس رشد و ترقی پیدا کنند.
- مقایسه کردن یک کودک با دیگر فرزندانتان میتواند حس رقابت را بین آنها افزایش دهد. درحالیکه شما میخواهید یک رابطه صمیمانه و دوستداشتنی را در بین فرزندان خود ترویج دهید نه یک رقابت ناسالم و با کینه و حسادت.
- اجتناب از پارتیبازی. اگر بین فرزندان شما نزاع و دعوا میشود، از طرفداری یکجانبه خودداری کنید، در دعواهای کودکانه عادلانه و بیطرف باشید.
- فرزندان بزرگتر را مسئول کوچکترها کنید.
۴- گوش دادن
این موضوع مهمی است که با کودکان خود به هر دو روشِ کلامی و احساسی ارتباط برقرار کنید. کارها را به تنهایی انجام ندهید، به حرفهای کودکان خود هنگامیکه آنها مشکلی دارند گوش دهید. شما باید قادر به بیان کردن علاقه کودکانتان و دخیل کردن خودتان در زندگی آنها باشید. شما باید یک فضایی را ایجاد کنید که در آن کودکان شما بتوانند مشکلاتشان را چه بزرگ و چه کوچک با شما حل کنند.
- شما حتی میتوانید یکزمانی را برای صحبت کردن با کودکان خود در طول روز اختصاص دهید. این زمان میتواند قبل از خواب، هنگام صبحانه خوردن و یا در طول یک پیادهروی بعد از مدرسه باشد. در این زمان اختصاص داده شده به کودکانتان، از چک کردن تلفن خود و یا زنگ زدن به همکارانتان و غیره جلوگیری کنید.
- اگر فرزند شما میگوید که میخواهد چیزی را به شما بگوید، او را مطمئن کنید که شما حرفهایش را جدی گرفتهاید و به او توجه میکنید. اگر همان موقع فرصت داشتید، همه چیز را رها کنید و به حرفهایش گوش دهید و یا فرصتی را برای گوش دادن به حرفهایش تعیین کنید.
- اطلاعات کودکان خود را دستکم نگیرید. آنها اغلب بینشهایی را برای به اشتراک گذاشتن دارند و یا با یک روشی، درستی یا نادرستی چیزی را میسنجند؛ بنابراین فرصتی را هم برای شنیدن دیدگاهای آنها داشته باشید.
۵- زمان گذاشتن برای کودکان خود
درهرحال مراقب باشید که آنها را سرکوب نکنید. یک تفاوت بزرگ بین مراقبت کردن از یک نفر و زندانی کردن او وجود دارد. شما میخواهید که آنها هم مثل شما، کاری را که شما انجام میدهید را دوست داشته باشند؛ بدون آنکه بدانید آنها گاهی اوقات اصلاً کاری را که شما دوست دارید را نمیپسندند.
اگر شما بیش از یک فرزند دارید بهصورت جداگانه برای هر فرزند خود وقت بگذارید. سعی کنید زمان را بین آنها تقسیم کنید.
- گوش بدهید و به فرزندان خود و همچنین به چیزی که آنها میخواهند در زندگی خود انجام دهند احترام بگذارید و درعینحال مرزهایی را برای آنها در نظر بگیرید. به کودکی که این اجازه به او داده شده که به هر نحوی که خودش میخواهد رفتار کند، مطمعناً در زندگی بزرگسالی نیز از اطاعت از قوانین جامعه اجتناب خواهد کرد و یک شخصیت غیر مفید برای جامعه خواهد بود. اگر شما به کودکان خود اجازه نمیدهید که به هر آنچه درخواست میکنند برسند، شما یک پدر و مادر بد نیستید. شما میتوانید در برابر خواستههای آنها نه بگویید؛ منتهی باید دلیلی را برای نه گفتن به آنها ارائه دهید.
- یک روز را برای رفتن به پارک، شهربازی، موزه و یا کتابخانه بسته به علایق فرزندانتان در هفته کنار بگذارید.
- به مدرسه فرزندتان سر بزنید و از وضعیت درسیشان باخبر شوید. بهطور مرتب با معلمش در تماس باشید.
۶-در بهترین موقعیتها و مراسم مربوط به فرزندان خود حضور داشته باشید
ممکن است شما یک برنامه کاری شلوغی داشته باشید؛ اما باید در مراسمی مانند فارغالتحصیلی فرزندانتان از دبیرستان یا هر نوع مراسمی که بهنوعی نقطه عطف و مهمی در زندگی آنها محسوب میشود، شرکت کنید. این نوع از مراسم جزء بهترین و مهمترین لحظات زندگی فرزندانتان محسوب میشود، به یاد داشته باشید که فرزندان شما سریع بزرگ میشوند و دیگر مانند یک کودک نو پا نخواهند بود که به سرعت موضوعی را فراموش کنند. رئیس شما ممکن است در خاطرش نماند که شما یک جلسه را فراموش کردید و در آن حضور نداشتید، اما کودک شما قطعاً یادش خواهد ماند که شما در یکی از مهمترین رویدادهای زندگی او حضور نداشتید. اگر چه شما نباید همهچیز را برای کودکانتان رها کنید؛ اما حداقل تلاش کنید در لحظات مهم و نقاط عطف زندگی آنها حضور داشته باشید.
۷- یک انضباط خوب
اجرای قوانین مناسب. اجرای قوانین یک زندگی شاد و سازنده را برای هر فرد اعمال میکند. این مهم است که مجموعهای از قوانین و دستورالعملها را که به توسعه و رشد کودکتان کمک میکند و فرزند شما نیز انجام دادن آن قوانین را دوست دارد، برای آنها قرار دهید. در حالت ایده آل، کودک شما باید به شما عشق بورزد و به خاطر دوست داشتن شما قوانین را رعایت کند نه به خاطر ترس و نگرانی.
با قوانین خود بهطور واضح ارتباط برقرار کنید. کودکان باید با پیامدهای اعمال خود، آشنا شوند. اگر شما آنها را مجازات کنید، مطمئن باشید که آنها دلیل مقصر بودن خود را از شما میخواهند؛ اگر شما نتوانید دلیل و علت مقصر بودن آنها را بیان کنید، فرزندان شما نسبت به انجام قوانین دلسرد خواهند شد.
اطمینان حاصل کنید که شما نه تنها مجموعهای از قوانین مناسب را وضع کردهاید؛ بلکه شما اجرا منطقی آن قوانین را نیز از فرزندان خود میخواهید. از مجازات بیشازحد خشن، مسخره کردن آنها، مجازات سختگیرانه برای تخلفات جزئی و یا هر نوع از مجازاتی که شامل صدمه زدن فیزیکی به کودکتان است اجتناب کنید.
۸- خلقوخوی خود را تا آنجا که میتوانید کنترل کنید
شما باید در هنگام توضیح دادن قوانین خود و اجرای درست و منطقی خواستن از آنها، آرام و معقول به نظر برسید. شما میخواهید که کودکانتان، شما را جدی بگیرند، نه اینکه از شما بترسند و یا فکر کنند شما بیثبات هستید. بدیهی است، این امر کاملاً یک چالش است، به ویژه هنگامیکه کودکانتان کاری را انجام میدهند که شما را عصبانی میکند.
همهی ما گاهی اوقات عصبانی میشویم و احساسات ما از کنترل خارج میشود. اگر شما حرفی را میزنید و بعد پشیمان میشوید، شما باید از فرزندان خود عذرخواهی کنید و اجازه بدهید به آنها تا بدانند شما مرتکب اشتباه شدید. اگر شما رفتارتان طبیعی و عملکردتان منطقی باشد، آنها سعی خواهند کرد تا آن رفتار را از شما تقلید کنند.
۹- در اجرای قوانین مقاوم باشید
اجرا کردن قوانینی که شما برای آنها قرار دادهاید، در هر زمانی ضروری است. اگر فرزندان شما در اجرای قوانین تلاش میکنند که آن را دستکاری کنند و یا انجام ندهند، برای آنها استثنا قائل نشوید. برای اجرا مصر باشید. اگر اجازه دهید که کودک شما کاری را انجام دهد که برخلاف قوانین و نظر شماست و فقط به خاطر اینکه او ناراحت است و دوست ندارد در آن زمان آن کار را انجام دهد مجاز به شکستن قوانین است، باعث میگردد که او فکر کند قوانین شما شکستنی هستند. پس از گفتن این جمله “که فقط همین یک دفعه مجاز به انجام ندادن است”خودداری کنید.
اگر فرزند شما احساس کند که قوانین شما شکستنی هستند، او دیگر هیچ انگیزهای برای پایبندی به آن قوانین را نخواهد داشت.
۱۰- با همسر خود متحد باشید
شما باید با همسر خود، در یک جبهه متحد باشید. این مهم است که کودکان شما بدانند که پدر و مادرشان در یک جبهه بهعنوان دونفری که هر دو به همان چیزهایی که فرزندانشان درخواست میکنند “بله” یا “نه” میگویند متحد هستند؛. اگر فرزندان شما فکر کنند که مادرشان همیشه میگوید بله و پدرشان میگوید نه آنها فکر میکنند که یکی از والدین “بهتر” و یا آسانگیرتر از دیگری است. آنها باید شما و همسرتان را به عنوان یک شخص واحد ببینید، در این حالت شما هرگز در یک وضعیت سخت قرار نمیگیرید، زیرا شما و همسرتان کارهای معینی را قبول ندارید که این رفتار به پرورش بچهها کمک شایانی میکند.
- این مطلب بدان معنی نیست که شما و همسرتان باید به توافق ۱۰۰٪ در مورد همهچیز برسید؛ اما به این معنی است که شما باید با هم برای حل مشکلات که مربوط به فرزندانتان میشود بهجای اینکه در مقابل یکدیگر موضع بگیرید، باهم، همکاری کنید،
- با همسر خود در مقابل کودکان بحث نکنید. موقعی که آنها خواب هستند، بی سر و صدا بحث و استدلال کنید. کودکان ممکن است هنگام شنیدن مجادلهی والدین احساس ناامنی و ترس کنند. علاوه بر این، کودکان یاد خواهند گرفت که با یکدیگر به همان شیوهای که پدر و مادرشان با یکدیگر بحث میکنند، استدلال کنند. این به کودکان نشان میدهد، زمانی که مردم بر سر موضوعی اختلافنظر دارند، آنها میتوانند اختلافات خود را در صلح و آرامش و با آرام صحبت کردن حل کنند.
۱۱- دستور به فرزندان
بچههای شما باید یک حس نظم و منطق به چیزهایی که در خانوادهی خود و در زندگی خانوادگی وجود دارد، پیدا کنند. این میتواند به آنها کمک کند تا احساس امنیت و صلح داشته باشند و به یک زندگی شاد در داخل و خارج از خانه برسند. در اینجا برخی از راههایی که شما میتوانید این حس را در فرزندان خود پروش دهید ارائه شده است:
- زمان خواب آنها را تعیین کنید، بهطوریکه آنها یاد بگیرند که دارای محدودیت هستند و تا پاسی از شب نمیتوانند بیدار بمانند. با انجام این کار، آنها درمییابند که پدر و مادرشان مراقب آنها هستند و آنها را دوست دارند. آنها ممکن است برای انجام دادن این کار و ساعتی که برای خواب تعیین کردهاید، سرکشی کنند؛ اما در باطن از اینکه پدر و مادر به آنها توجه میکنند و راهنمای آنها هستند این رعایت کردن را دوست دارند.
- آنها را به مسئولیتپذیری تشویق کنید. به آنها شغل و یا “کارهایی”برای انجام دادن بسپارید و در قبال انجام آن، پول یا تفریح مورد علاقه آنها را جایزه دهید.
- به آنها درست یا غلط بودن کارها را آموزش دهید؛ اگر شما مذهبی هستید برای اینکه آنها با عقاید شما آشنا شوند آنها را به یک مؤسسه مذهبی ببرید و یا در یک دارالقرآن ثبتنام کنید. در مورد اصول اخلاقی، احترام گذاشتن به بزرگترها و قوانین اجتماعی، عفت کلام و … به آنها آموزش دهید.
۱۲-به رفتار فرزندان خود انتقاد کنید نه خود واقعی آنها
به رفتار فرزندان خود انتقاد کنید نه خود واقعی آنها. هنگامیکه فرزند شما به شیوهای زیانآور و با کینهتوزی عمل میکند، به او بگویید که چنین رفتاری غیرقابلقبول است و بعد رفتار درست را به او یاد دهید. از گفتن جملههایی مثل: “شما بد هستید” “شما غیرقابل کنترل هستید” ” شما غیرقابل تحمل هستید” اجتناب کنید و در عوض، جملهای شبیه به این بگویید “این کار شما بسیار اشتباه است” و توضیح دهید که چرا رفتار او نادرست بوده است. قاطعانه و درعینحال مهربان باشید. موقعی که آنها کاری را به اشتباه را انجام میدهند، سختگیر و جدی باشید و موقعی که به آنها انتظارات خود را میگویید حد وسط را رعایت کنید.
۱۳-کمک کنید تا شخصیت آنها ساخته شود
بهصورت مستقل به کودکان خود آموزش دهید. آموزش کودکان خوب است؛ زیرا باعث میشود که کودکان با دیگران متفاوت باشند و مجبور به پیروی از جمعیت نباشند. به آنها درست یا نادرست بودن امور را در دوران کودکی یاد دهید، اینگونه آنها بهجای آنکه به دیگران گوش بدهند و یا از دیگران تبعیت کنند، یشتر قادر به تصمیمگیری هستند. به یاد داشته باشید که فرزند شما یک شکلی از خودتان است و فرزندتان یک فرد تحت مراقبت شما است.
- هنگامیکه کودکان شما به حدی میرسند که خودشان میتوانند در مورد بسیاری از کارهای زندگی خود تصمیمگیری کنند آنها را تشویق کنید تا فعالیتهای فوقبرنامه خود و یا دوستانشان را خودشان انتخاب کنند، مگر در مواردی که شما فکر میکنید که فعالیت آنها بسیار خطرناک است و یا یک دوست و یا همبازی آنها، نفوذ بسیار بدی روی فرزند شما دارد، در این حالت شما باید مانع شوید. اجازه دهید کودکانتان مسائلی را خودشان دریابند و تصمیم بگیرند.
- کودک شما ممکن است از لحاظ شخصیتی بسیار با شما متفاوت باشند؛ به عنوان مثال آنها ممکن است درونگرا باشند و شما برونگرا. در این حالت آنها قادر نخواهند بود تا آن الگوی رفتاری که شما از او میخواهید را انجام دهند.
- آنها باید عواقب (خوب یابد) کارها را با انجام دادن آنها یاد بگیرند؛ این کمک میکند تا آنها برای حل مشکلاتشان و تصمیمگیری در بزرگسالی مستقل شوند.
- کارهایی را که کودکانتان، خودشان میتوانند انجام دهند و یا آن را یاد بگیرند را انجام ندهید. به عنوان مثال وقتی قبل از خواب یک لیوان آب از شما درخواست میکنند به جای اینکه شما این کار را برای آنها انجام دهید اجازه دهید خودشان انجام دهند.
۱۴- الگوی خوب
اگر شما میخواهید که کودکتان خیلی خوب رفتار کند شما باید خودتان یک الگوی رفتاری و شخصیتی خوبی باشید؛ در این حالت شما میتوانید امیدوار باشید که کودکان شما هم همان الگوی رفتاری را اتخاذ خواهند کرد. علاوه بر توضیحات کلامی، با رفتار خودتان هم به آنها آموزش دهید. کودکان تمایل دارند به آن چیزی که آنها میبینند تبدیل شوند؛ مگر آنکه آنها آگاهانه و از روی قصد بخواهند مخالف الگوی رفتاری را که میبینند رفتار کنند. لازم نیست شما یک انسان کامل باشید؛ اما شما باید تلاش کنید کارهایی را که دوست دارید که کودک شما آنها را یاد بگیرد و انجام دهد را به خوبی انجام دهید. وقتی شما به کودکانتان میگویید که آنها باید مؤدب باشند، این ادب و احترام را زمانی که شما با یکی از دوستان و یا همکارانتان مشغول صحبت کردن و گرم گرفتن هستید یاد میگیرند.
- هرکسی بر خصلت انسانیت جایزالخطا است، اگر شما کار اشتباهی را انجام دادید باید عذرخواهی کنید و اجازه دهید تا کودک شما بداند که این رفتار اشتباه است. شما میتوانید جملهای شبیه این بگویید “عزیزم این کار من به معنی این نیست که کارم درست بوده”و در حین حال بابت انجام اشتباه ناراحت باشید. کودک شما یاد میگیرد که شبیه شما رفتار کند و در این حالت در بزرگسالی مسئولیت کارهای خود را خود بر عهده میگیرد.
- کودکان خود را با کارهای خیر آشنا کنید. دست آنها را بگیرید و به یک مؤسسه خیریه بروید و مقداری پول بابت کار خیر بدهید و آنها را از علت کار با خبر کنید.
- از کودکان خود در تنظیم کردن یک برنامه و همکاری کردن با شما در انجام کارها کمک بگیرید و به آنها نگویید که بچه هستند و نمیتوانند این کارها را انجام دهند؛ با این رفتار، آنها بهزودی کمک کردن به شما و دیگران را یاد میگیرند.
- پسر و دختر خود را در کارهایتان سهیم کنید.
۱۵- به حریم خصوصی فرزندان خود احترام بگذارید
به حریم خصوصی فرزندان خود احترام بگذارید. همانطوری که شما میخواهید آنها به حریم شما احترام بگذارند. به عنوان مثال اگر شما به فرزندان خود آموزش دادهاید که در هنگام ورود به اتاقتان در بزنند، شما هم وقتی میخواهید وارد اتاقشان شوید، حتماً در بزنید. به آنها یاد بدهید بدون اجازه کسی سر وسایل دیگران نروند و دفترچه خاطرات دیگران را بدون اجازه نخوانند، اینگونه آنها در بزرگسالی به حریم خصوصی دیگران احترام میگذارند.
با این نوع احترام شما اعتماد فرزندتان را به خودتان جلب خواهید کرد.
۱۶- کودکان خود را به داشتن یک زندگی سالم تشویق کنید
مطمئن شوید که فرزندان شما غذای سالم و به اندازه میخورند، به اندازه کافی میخوابند و به اندازه ورزش میکنند. شما باید آنها را به رفتار سالم و مثبت تشویق کنید بدون اینکه سختگیری کنید و آنها را به کاری مجبور کنید. به آنها در مورد سالم خوردن مشورت دهید نه اینکه دیکتاتوری عمل کنید. اجازه دهید خودشان در مورد تغذیه و زندگی سالم به نتیجه برسند.
- برای تشویق آنها به ورزش کردن یک بازی ورزشی را به آنها یاد دهید و با آنها بازی کنید تا اشتیاق برای ورزش کردن را پیدا کنند.
- اگر شما بیشازحد در مورد مضرات یک خوراکی برای آنها توضیح بدهید ممکن است آنها راه اشتباه را انتخاب کنند و احساس کنند که شما دوست دارید آنها را محکوم کنید؛ و این کار باعث میشود که آنها پنهانی و دور از دید شما و خارج از خانه به خوردن غذاهای ناسالم روی بیاورند.
- سعی کنید آنها را از سنین پایینتر به تغذیه و زندگی سالم عادت دهید. برای دادن جایزه و پاداش هرگز به آنها آبنبات یا شکلات ندهید. بهجای خرید چیپس و خوراکیهای ناسالم از میوهها و میان وعدههای ساده و خانگی استفاده کنید.
- عادتهای غذا خوردن را وقتی کوچکتر هستند به آنها یاد دهید. در کودکی به آنها یاد دهید که کامل، غذای خود را بخورند. فقط به این نکته توجه داشته باشید که مقدار غذایی که در بشقاب آنها میریزید باید متناسب با نیاز بدنشان باشد نه بیشتر و نه کمتر.
۱۷- اجازه دهید خودشان زندگی را تجربه کنند
در هر زمانی برای آنها و به جای آنها تصمیم نگیرید؛ آنها باید یاد بگیرند که چگونه با عواقب ناشی از تصمیمات و انتخابهایشان زندگی کنند و درهرحال آنها باید یاد بگیرند گاهی اوقات خودشان باید نسبت به مواردی فکر کنند و تصمیم بگیرند. آنها باید تلاش کنند تا عواقب ناشی از تصمیمگیریهای اشتباه خود را به حداقل برسانند.
با انجام این کار، شما به آنها کمک میکنید تا در بزرگسالی بهطور مستقل بهترین انتخاب و تصمیمات را در امور زندگی خود داشته باشند.
۱۸- اجازه بدهید اشتباه کنند
زندگی یک معلم خوب است؛ بنابراین در هر کاری، بیشازحد نگرانی به خرج ندهید. به عنوان مثال: اگر کودک شما قراراست با چاقو یا قیچی کار کند و یک چیزی را برش دهد اجازه بدهید خودش این کار را انجام دهد؛ ممکن است در این کار دست خود را ببرد؛ اما این بهتر است تا اینکه او از کارکرد بسیاری از ابزارها بیاطلاع باشد و در بزرگسالی به عنوان یک فردی که در اجتماع باید کارهای خود را مستقلاً انجام دهد به قول معروف بی دستوپا محسوب گردد. شما میدانید که درهرحال نمیتوانید از فرزندان خود مواظبت کنید پس بهتر است زندگی به آنها درسهایی را یاد بدهد. گاهی اوقات عقب بایستد و اشتباهات کودکتان را تماشا کنید با این روش شما و او در بزرگسالی از این درسها بهره مند میگردید.
موقعی که کودک شما یک درسی را از زندگی یاد میگیرد، اجازه دهید خود او نسبت به آنچه اتفاق افتاده تصمیم بگیرد.
زمانی که فرزندانتان اشتباه میکنند، اعم از اشتباه بزرگ یا کوچک در کنار آنها حضور داشته باشید. از کار آنها جلوگیری نکنید اما راهنماییهای مفیدی به آنها بدهید؛ اجازه دهید آنها اثرات کار خودشان را ببینند و شما در حل مشکل فقط کمک کنید و مهارتهای لازم را آموزش دهید. طی این فرآیند، نقش حمایتی و مفید داشته باشید. فقط کار را برای آنها انجام ندهید و آنها را در جهان واقعی منزوی نکنید.
۱۹- آگاهسازی
قمار، الکل و مواد مخدر میتواند امنیت مالی و سلامت فرزندتان را به خطر اندازد. برای مثال: سیگار کشیدن. اولاً همیشه سعی کنید خطرات بهداشتی و عوارض و صدماتی که سیگار به سلامت انسان وارد میکند را برای فرزندانتان شرح دهید. دوماً اگر خودتان سیگاری هستید این عادت را ترک کنید چرا که دود سیگار باعث بیماری تنفسی در کودکان میشود. توجه داشته باشید که کودکان، پدر و مادر خود را به عنوان یک الگو میدانند و از آنها تبعیت میکنند.
۲۰- انتظارات غیرمنطقی از فرزندان خود نداشته باشید
یک تفاوتی بین تمایل فرزندتان به عنوان یک فرد مسؤل و بالغ با اجبار فرزندتان به اینکه با ایده و آرمانهای شما زندگی کند وجود دارد. شما نباید فرزندتان را برای به دست آوردن نمرات عالی و یا بهترین بازیکن بودن در تیم فوتبال مجبور کنید؛ بهجای این کار، آنها را به عادات مطالعه خوب و ورزشکار خوب بودن، تشویق کنید و اجازه دهید فرزندتان با تلاش کردن، توانایی و استعدادش بروز پیدا کند.
اگر شما انتظار داشته باشید که فرزند شما در هر زمینهای بهترین باشد ممکن است او احساس کند که هرگز به آنچه شما میخواهید دست پیدا نمیکند و در این زمینه آسیب میبیند و مخالف آنچه شما میخواهید عمل میکند.
شما نمیخواهید که فرزندتان از شما به خاطر انجام ندادن کاری بترسد. شما در منزل پدر و مادر هستید نه گروهبان.
۲۱- توجه، محبت و عشق در هر سن
اگر شما فکر میکنید که فرزندان شما بزرگ شدهاند و نیاز به توجه و محبت ندارند، کاملاً در اشتباه هستید. فرزندان شما در هر سنی که باشند، نیاز به توجه و محبت دارند. پدر و مادرها تأثیر بسیاری در زندگی فرزندانشان دارند و شما باید به آنها محبت و توجه داشته باشید، حتی اگر کیلومترها از آنها دور باشید. هر چند شما همه روزه نمیتوانید در کنار فرزندان خود باشید؛ اما شما باید این احساس را در آنها ایجاد کنید که شما هنوز هم مراقب آنها هستید و پشتیبانشان خواهید بود. فرزندان شما در هر سن و سالی برای مشاوره به شما احتیاج دارند.
پیروز باشید!
طراح باشی
نوشتن دیدگاه